جامعه اسلامی دانشجویان

جامعه اسلامی دانشجویان
مطالب پربحث‌تر

۲۲۰ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است



ضیا هاشمی



به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از   گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، ‌بسیج دانشجویی دانشگاه تهران خطاب به ضیاء هاشمی معاونت فرهنگی وزارت علوم، نامه‌ای نوشت.

 

متن این نامه به شرح زیر است:

 

«همانطور که مستحضر هستید روز دوشنبه ۲۴ آذرماه برنامه بسیج دانشجوی دانشگاه تهران به مناسبت یوم الله ۹ دی و با مجوز رسمی از سوی هیئت نظارت بر تشکل‌های دانشگاه برگزار شد. متاسفانه اعضای انجمن به اصطلاح اسلامی دانشگاه تهران با حضور در این برنامه به صورت تشکیلاتی و سازماندهی شده اقدام به بر هم زدن نظم برنامه و متشنج کردن آن کرده و بار دیگر ماهیت آشوبگرانه خود را برملا کردند. هرچند که «فرزندانِ‌گفتمانی‌امام» بازهم نگذاشتند با نامِ‌امام، راه امام فراموش شود و افعی فتنه سر برآورد و فریب خوردگان و فتنه‌گران را سرجای خود نشاندند.

 

ما فتنه را به سرخیِ خون دفن می‌کنیم ما را به دفعِ مکرِ شمایان درنگ نیست

 

دانشگاه فراموش نخواهد کرد آن‌ها که امروز مخالفانشان را همنوا با اسرائیل می‌دانند، همانهایی هستند که سران رژیم نحس صهیونیستی ۸ ماه برای «نه غزه نه لبنان»شان کف می‌زدند. ۹ دی اعلام برائت ملی از اقوال و اِعمال دشمن شادکنی بود که ۸ ماه کشور را به آشوب کشیده بود و هنوز هم فرزندان انقلاب نخواهند گذاشت اقلیت فتنه‌گر در پناه حمایت‌های برخی مسئولین فتنه‌دوست دانشگاه را به سال ۸۸ برگردانند.

 

جناب آقای هاشمی!

 

از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید و خصوصا ابتدای مسئولیت جنابعالی، عناصر رادیکال و تندرو که در فتنه سال۸۸ دانشگاه را به آشوب کشیده بودند به لطف حمایت‌های بی‌دریغ شما مجال تحرک یافته و جانی دوباره گرفتند. افراطیون و فتنه‌گران در دانشگاه‌های مختلف به مدد تنفس مصنوعی وزارت علوم و امثال توفیقی‌ها و میلی‌منفرد‌ها و نیروهایی چون شما احیا گشته و بدون عذرخواهی از آنچه در سال ۸۸ بر سر نظام و دانشگاه آوردند مجددا فعال شدند.

 

اما در این بین حمایت‌های بی‌شائبه و مسبوق به سابقه شما از انجمن به اصطلاح اسلامی دانشگاه تهران بیش از پیش به کمک این تشکل تندرو آمد. شما از ابتدای مسئولیتتان در سمت معاونت فرهنگی وزارت علوم، بر خلاف شأن معاونت فرهنگی وزارت علوم بار‌ها ارادت خاص و بی‌دریغ خود را به این تشکل روا داشته و حتی در جلسه‌ای در پاسخ به چرایی دعوت غیرقانونی از آن‌ها، این افراطیون را السابقون جنبش دانشجویی خواندید.

 

اقدامات شما در ایام تصدی مسئولیت خود، یاد و خاطره اقدامات وزارت علوم در زمان حاکمیت انحصارطلبانه جناح چپ در سال‌های دهه ۶۰ را زنده کرد که نتیجه‌اش حاکم شدن تک صدایی «دفتر تحکیم وحدت» به عنوان تنها تشکل حامی دولت در دانشگاه‌ها بود. معلوم نیست بوی قدرت بر سر جماعتی که تا خرداد۹۳ در نقد «پیوند خوردن جنبش دانشجویی و قدرت» سخن می‌گفتند چه آورده که یک سال و اندی‌است دست و جیبشان از دامان حمایت‌های مادی و معنوی وزارت علوم جدا نمی‌شود.

 

معاونت فرهنگی وزارت علوم!

 

آنچه در برنامه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران اتفاق افتاد، دودِ آتش مدیریت فتنه‌دوستانه شما در وزارت علوم بود. اینکه پس از ۴ سال یک اقلیت افراطی با حضور سازماندهی‌شده تلاش مذبوحانه‌ای را برای ایجاد اخلال در برنامه بسیج دانشجویی رقم بزند، نه ریشه در پویایی و حیات مجدد دانشگاه بلکه ریشه در حمایت‌ها و گاهی خط‌دهی بالادستی‌ها دارد.

 

صراحتا می‌گوییم مشت‌های گره‌کرده و دهان‌های با حقد و غضب گشوده شده علیه نظام و انقلاب، در پرتو حمایت‌های پیدا و پنهان شما و وزارت علوم دولت یازدهم جانی دوباره و مجال بروز یافته‌اند. بی‌تردید با شعار و سوت و کف و دروغگو خواندن مهمان برنامه، بر دامن کبریایی حماسه مردمی ۹ دی گردی نمی‌نشیند، اما آنچه می‌ماند روسیاهی به زغال است و عرقِ شرم بر جبینِ حامیان وزارت‌نشین فتنه‌گران دانشگاهی.

 

ملتهب شدن فضای دانشجویی و سیاست‌زده و استادیومی شدن دانشگاه شاید حیات عده‌ای را تضمین کند، اما به سود دانشگاه نخواهد بود. دانشگاه و دانشجو چند سالی بود طعمِ تلخِ تجمعات و شعارهای ساختار شکنانه و ضدنظام را نچشیده اما فراموش نکرده بود.

 

بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نه تنها در راستای حق تشکلی خود، بلکه بیش از آن به خاطر حفظ مصالح دانشگاهی حق پیگیری برخورد با عاملین برهم‌زدن برنامه ۹ دی را برای خود محفوظ می‌داند، چرا که تبدیل تشنج‌آفرینی در دانشگا‌ها به رویه ثابت –همانطور که در سال ۸۸ اتفاق افتاد- را یکی از بزرگ‌ترین آفات دانشگاه و زمینه‌ گام‌های بعدی اقلیت افراطی دانشگاهی می‌داند که حیاتشان در به آشوب کشیدن دانشگاه‌هاست.

 

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


دبیر



دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: بسیاری از تحریم‌ها پس از فتنه 88

 با عنوان تحریم‌های حقوق بشری صورت گرفت که مردم هزینه آن را پرداخت کردند

 و بر همین اساس نمی توان از این ظلم به راحتی گذشت.


 به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان ؛  علی پهلوان در گفتگو با خبرنگار دانشگاه "خبرگزاری دانشجو"، درباره مطالبات مردم در خصوص محاکمه سران فتنه اظهار داشت: از همان ابتدای شکل گیری فتنه مردم خواستار شفاف سازی درباره فتنه گران بودند.

 

وی افزود: با فرمایشات رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه پرونده فتنه گران باید از طریق مراجع قضایی پیگیری شود، حجت بر همگان تمام شد اما موسوی و کروبی این مسئله را نپذیرفتند.

 

دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان تصریح کرد: در فتنه 88 به اسلام، انقلاب و امام(ره) توهین شد و مردم با حضور در راهپیمایی بزرگ 9 دی حکم سران فتنه را عملاً اعلام کردند.

 

پهلوان ابراز داشت: نظام با هوشمندی و رأفت پس از 9 دی بحث حذف سران فتنه را مطرح کرد تا فتنه جدیدی شکل نگیرد و هزینه جدیدی  ایجاد نشود.

 

وی ادامه داد: اینکه عده‌ای بگویند باید سران فتنه رفع حصر شوند و یا لکه‌های سیاه را نباید بزرگ کنیم بلکه باید توسط آفتاب از بین برود صحیح نیست چرا که مردم مطالبات خود را در زمینه سران فتنه بارها اعلام کرده اند.

 

دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با اشاره به اینکه شبکه‌های خارجی و دشمنان رفع حصر سران فتنه را مطرح می کنند، اظهار داشت: بسیاری از تحریم‌ها پس از فتنه 88 با عنوان تحریم‌های حقوق بشری صورت گرفت که مردم هزینه آن را پرداخت کردند و بر همین اساس نمی توان از این ظلم به راحتی گذشت.

 

پهلوان خاطرنشان کرد: اگر روحانی در وعده‌های انتخاباتی‌اش وعده اشتباه به مردم داده است باید بپذیرد چرا که مردم نباید بیش از این هزینه‌های اشتباهات دیگران را بدهند.

 

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


انجمن اسلامیدانشجویان مستقل


به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از  گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل کشور پیرامون مبارزه با فساد با صدور نامه‌ای خطاب به ائمه جماعات سراسر کشور اعلام کرد: انتظار از همه ائمه جماعات در شهرها و روستاهای کوچک تا کلان‌شهرها این است که از تریبون‌های ارزشمند نماز جمعه برای مبارزه با فساد استفاده کنند تا این نهضت به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.

متن این نامه به شرح ذیل است:

« از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون درخت پربار «نماز جمعه» که به فرموده حضرت روح الله «در راس امور است» منشا خیر و برکت فراوان برای جمهوری اسلامی و پیشرفت کشور بوده است و در بزنگاه‌های مختلف تریبون آگاهی بخشی و روشنگری به امت اسلام گردیده و در این مسیر همواره پویا و فعال عمل کرده است.

حضور مغتنم ائمه جمعه و جماعات در کشور که همواره تلاش نموده‌اند وظیفه خود را در روشنگری و آگاهی بخشی و عکس العمل نسبت به مفاسد سیاسی و اقتصادی پیرامونی عمل نمایند، گامی در جهت تحقق فرمان هشت ماده‌ای رهبر معظم انقلاب در مبارزه با مفاسد اقتصادی است.

در این میان نقطه‌های استفهام برانگیزی چون فساد و رفاه طلبی، گسترش شکاف طبقاتی و ثروتمندی یک شبه تازه به دوران رسیده‌ها، هزینه کرد شخصی از اموال بیت‌المال، میدان دادن به عناصر فرصت طلب و گشودن گلوگاه‌های اقتصادی به آنان و تجمیع ثروت و سوء استفاده سیاسی از آن، ذهن و دل هر جوان معتقد به عدل اسلامی را متوجه به خود می‌کند و طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته می‌شوند پاسخ می‌طلبد.

همانطور که رهبر معظم انقلاب در شهریور ماه سال گذشته عنوان کردند، باید سعی شود خطبه‌های نماز جمعه، دربردارنده‌ نیازها و پاسخ‌دهنده‌ سؤالات و گره‌های ذهنی مخاطبان به‌ویژه نسل جوان در زمینه‌های اعتقادی، عملی و سیاسی باشد. از این روست که جوانان و دانشجویان عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور لازم دانستند تا با بیان نکاتی پیرامون این مسئله دیدگاه‌های خود را در مورد مبارزه با فساد و نقشی که درباره ائمه جمعه از آن احساس می‌کنند، به محضرتان اعلام کنند.

همانگونه که مستحضرید، اخیرا مقام معظم رهبری در نامه‌ای به همایش مبارزه با مفاسد اداری فرمودند: «توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه‌ای بگیرند و اجرا کنند.»

 

بیان این درد اجتماعی از زبان رهبری جامعه اسلامی اگرچه به نوع خود و در مقایسه با حکومت‌های طاغوتی و غرق در فساد با ارزش و با اهمیت است، اما تساهل و تسامح مدیران کشور که قطعا یکی از دلایل بیان صریح حضرت رهبری بود، مایه ناراحتی است. جوانان دل سپرده به ولایت فقیه بی‌شک تاب نمی‌آورند اگر این دغدغه ایشان مورد پیگیری مستمر مسئولان امر قرار نگیرد.

از آنجایی که بنا به تعریف «مسئولیت» در جامعه اسلامی همه آحاد مردم نسبت به امور حکومت و اداره کنندگان آن مسئولند و منتسبین به حاکمیت که ائمه محترم جمعه، از آن جمله‌اند و باید بیشتر از دیگر اقشار دغدغه قوام نظام اسلامی را داشته باشند، قطعا می‌دانند که ایفای نقشی فعال در مبحثی چون «مبارزه با فساد» همان مسئله‌ای است که موجب خشنودی روح بنیانگذار کبیر انقلاب، شهدا و رهبر انقلاب خواهد شد.

متاسفانه امروز که این نامه به محضر امامان جمعه محترم نگاشته می‌شود، در برخی استان‌ها با واقعیت‌های چون «زمین خواری»، «وام های کلان میلیاردی»، «اختلاس برخی بانک‌ها» و برخی فسادهای خرد و کلان در ادارات هر شهر و استان مواجهیم. مسائلی که به فرموده شهید مظلوم آیت الله بهشتی در باب مسئله عدالت چالش اصلی انقلاب اسلامی است.

پیام های دردآلود رهبر عظیم الشأن در مبارزه با فساد اگر با لبیک علاقمندان و دلسوزان به نظام و انقلاب همراه نشود، از گروهی که با آرمان‌های اصیل انقلاب بیگانه‌اند و از دیگران چه انتظار؟

کمترین انتظار دانشجویان عضو این اتحادیه که مفتخر به صفت «فرزندان انقلابی» از سوی ولی امر مسلمین جهان شده‌اند، از همه ائمه جماعات در شهرها و روستاهای کوچک تا کلان‌شهرها این است که از تریبون‌های ارزشمند نماز جمعه برای مبارزه با فساد استفاده کنند تا این نهضت به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. بیان فساد محیط های پیرامونی و برخورد با مفاسد خرد قبل از گسترش آن، اتفاقی ارزشمند خواهد بود که بی‌شک یکی از رسالت‌های ایشان است.

جوانان انقلابی در انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور نیز به ائمه جمعه وعده خواهند داد که همچون گذشته چشم بینا و زبان گویای جامعه باشند و با رصد وضعیت اقتصادی هر فسادی ولو در کوچکترین حد آن را به گوش این بزرگواران را برسانند تا آنها به شفاف سازی جامعه بپردازند؛ که قطعا دانشجویان و تریبون های نماز جمعه در کنار هم می‌توانند بلندگوهای عدالتخواهی جامعه باشند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور عبارت ارزشمند رهبری در مطالبه عدالت را یادآور می شود که «امروز سرآغاز فهرست‌ بلند مسائل‌ کشور مسئله‌ی‌ عدالت‌ است»‌. مسئله ای که برای شکل گیری تمام و کمال آن خرد و کلان و همه آحاد کشور باید بی‌تساهل و تسامح و بدون در نظر داشتن مسائل دیگر به وظیفه خود آنطور که مقام عزیز ولایت خواسته عمل کنند.

در پایان با آرزوی سلامتی برای حضرت ولی عصر(عج)، مقام معظم رهبری و مراجع تقلید، ائمه محترم جمعه و جماعات از حضرت حق خواستار توفیق روزافزون جمهوری اسلامی هستیم و اعلام می‌کنیم که ان شاء الله تا پای جان برای اعتلای آرمان‌های امام و شهدا ایستاده‌ایم.»

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان



مهدی هاشمی


به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از خبرنگار قضائی خبرگزاری فارس، دقایقی پیش بیست و سومین جلسه رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی در شعبه 28 دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی مقیسه آغاز شد.

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از گروه جامعه خبرگزاری فارس : محمدعلی نجفی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مهر ماه سال گذشته در حالی همراه رئیس‌جمهور راهی آمریکا شد که وعده از پیگیری بازگشت الواح هخامنشی که بیش از 70 سال پیش به بهانه ترجمه توسط مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو از ایران به امانت گرفته شده بود می‌داد.

اما ششم مهر ماه سال 92 روزی که نجفی از آمریکا به ایران بازگشت شیئی را در پاویون فرودگاه رونمایی کرد به نام «شیردال»؛ ترکیبی از شیر و عقاب که موجودی افسانه‌ای است برای حفظ قدرت و سلامت پادشاهان.

آن روز قدمت این شی‌ء‌ 2700 سال پیش از میلاد اعلام شد. اما در همان روزها به دور از هر نگاه سیاسی که چه کسی و چه کشوری این شیء را به ایران اعطا کرده است تعدادی از باستان‌شناسان در همان نگاه اول، تقلبی بودن این شیردال را اعلام کردند چرا که ترکیب اجزاء بدن، آرایه‌پردازی‌ها و شکل پرچ و لحیم‌کاری اجزا و اتصالات بدن نشانی از تلفیقی بودن و چسباندن ترکیبی نامربوط از قطعات بود تا یقین حاصل شود که این اثر اصالتی ندارد.

در همان روزها حتی شیردال، منتسب به مجموعه اشیای بدلی و تقلبی غار کلماکره لرستان خوانده شد. مجموعه‌ای که در آخر دهه 1360 به صورت اتفاقی توسط یکی از بومیان در این منطقه از لرستان کشف شد و به یغما رفت و امروز بخش‌هایی از این آثار حتی در موزه‌های لوور، بریتانیا و متروپولتین وجود دارد که در اصالت اغلب آنها شک و شبهه است چون چندین برابر آثار مجموعه آنها بدل ساخته و روانه بازارهای عتیقه دنیا شد.


شیردال تقلبی



شیردالی از عصر معاصر!

دو هفته بعد از این اقدام آمریکا و اظهارنظرهای کارشناسان داخلی و دفاعیات مسئولان، «اسکار وایت ماسکارلا»، کارشناس موزه متروپولتین نیز پرده از راز این شیردال برداشت و گفت: «جامی که اخیراً توسط وزارت خارجه آمریکا قدمت 2700 ساله تخمین زده شده و به ایران داده شده در واقع جعلی است و تاریخ ساخت آن به 1999 برمی‌گردد.»

وی در مقاله‌ای که در سایت تبلت مگ منتشر شد آورده این جام شیردال به سه قیف مجهز شده است که از نظر باستانی یکی از این سه قیف در جای نامربوطی قرار دارد ولی در جهان مدرن درست است و این یک تلاش ناموفق توسط خالق مدرن آن است تا آن را شبیه به اشیای قدیمی ایرانی کند.

تبلت مگ می‌نویسد: جام شیردال برای اولین بار در گالری آشیای ایرانی در ژنو دیده شده بود که در سال 2002 توسط یک کلکسیونر نیویورکی خریداری می‌شود و 3 متخصص تأکید می‌‌کنند که این شیء مربوط به 700 سال قبل از میلاد مسیح بوده اما وقتی جام به نیویورک آورده می‌شود یکی از واسطه‌ها توسط وزارت امنیت داخلی آمریکا به اتهام جعل تعیین منشأ اشیا باستانی بازداشت شده و اعتراف می‌کند که دروغ گفته است و به یک سال زندان و پرداخت 4 هزار دلار جریمه شده و اعتراف می‌کند که دروغ گفته است و به یک سال زندان و پرداخت 5 هزار دلار جریمه نقدی محکوم می‌شود و خریدار پول خود را می‌گیرد و شیردال توقیف می‌شود. شیردال تا پاییز سال گذشته در انبار «کوئینز» وزارت امنیت داخلی آمریکا باقی می‌ماند.

کارشناس موزه متروپولتین آمریکا می‌‌گوید: در حقیقت هر کس با هنر خاور نزدیک یا هنر هر نقطه دیگر آشنایی داشته باشد با یک نگاه به شیردال متوجه خواهد شد که این جام تقلبی است.

تبلت‌مگ به طعنه نوشته است: ما به ایران یک نشان باستانی دادیم که حسن نیت خود را نشان دهیم اما فقط یک مشکل کوچک وجود دارد این که این شیء تقلبی است و قدمت آن به سال 1999 برمی‌گردد.

نجفی


اما علی‌رغم تمام این تأکیدها بر تقلبی بودن جام شیردال اهدایی از سوی آمریکا، مسئولان میراث فرهنگی کشورمان که در روزهای نخست دریافت این هدیه قلابی، ذوق‌زدگی خود را نمی‌توانستند پنهان کنند سعی بر سیاسی جلوه دادن این اظهارنظرهای تخصصی که حتی از سوی خود آمریکایی‌ها انجام شده بود داشتند به طوری که محمد بهشتی مشاور ارشد محمدعلی نجفی در آن زمان اعلام کرد: تمام کسانی که بحث تقلبی بودن یا نبودن شیردال را مطرح می‌کنند یا می‌فهمند یا نمی‌فهمند اگر می‌فهمند دشمن میراث فرهنگی هستند و اگر نمی‌فهمند باید آگاهشان کرد. چرا از شیردال ایراد می‌گیرند؛ اگر از سفر آقای روحانی راضی نیستند و دوست دارند همچنان به این کدورت دامن زده شود و کشور به شرایط بحرانی برسد چرا به شیردال حساسیت نشان می‌دهند؟»

شاید با مرور این اظهارنظر باید به این نتیجه رسید که کارشناس موزه متروپلیتن آمریکا به عنوان یک متخصص امور اشیای عتیقه احتمالاً با سفر آقای روحانی مخالف بوده است که اعلام کرده شیردال اهدایی آمریکا به ایران شیئی تقلبی است!

محمد بهشتی، اعطای شیردال از سوی آمریکا به ایران را «نوعی پیام فرهنگی می‌داند» اما چرا آمریکایی‌ها پیام فرهنگی تقلبی به ما می‌‌دهند چرا آنها پیام فرهنگی به ایران را با برگرداندن الواح هخامنشی که 70 سال پیش به امانت برده‌اند نمی‌دهند؟

وی در گفت‌وگویی اعلام کرده است که آمریکایی‌ها وظیفه قانونی خود را در بازگرداندن شیئی که قاچاق شده است انجام داده‌اند و مسئولیتی در قبال اصلی یا تقلبی بودن آن ندارند، از سویی این گفته کاملا درست است چون طبق مقررات و میثاق‌نامه‌های بین‌المللی آمریکا موظف بوده این اثر و دیگر آثار مشابه را که پس از سال 1970 از ایران خارج شده فوراً به ایران برگرداند اما اگر واقعاً قرار است خودمان را به خوش باوری بزنیم و بگوییم آمریکا طبق قوانین بین‌المللی فقط می‌خواسته این جام شیردال را که قاچاق شده بود به ایران بازگرداند چرا آن را همان زمانی که توقیف کرده به ایران پس نداده بلکه با گذشت یک دهه، درست در زمانی که حرف از ایجاد رابطه ایران با آمریکا به میان آمده است هیأت رسمی و دولتی ایران را با این شیء تقلبی، بدرقه می‌کند؟

آیا در روابط دیپلماتیک، این حرکت آمریکا بی‌معنی است و یا تعبیری دارد که سیاستمداران کاملاً‌ مفهوم آن را درک می‌کنند؟ و اگر آمریکا به قانون جهانی عمل کرده است این همه ذوق‌زدگی و شادی مسئولان در زمان رونمایی از آن چه معنایی دارد؟

اما حجت الاسلام روحانی، رئیس جمهور کشورمان دقیقاً درباره آنچه آمریکایی ها برای دادن این شیء به هیأت ایرانی در آمریکا انجام داده اند، گفته است:  «آمریکایی‌ها تماس گرفتند که ما هدیه‌ای داریم و این جام (شیردال) را با تشریفات به نمایندگی آوردند و گفتند که این هدیه‌ ما به ملت ایران است.»

پس در زمان تحویل این شیء به ایران، حرفی از عمل به قانون جهانی اشیای تاریخی و وظیفه قانونی آمریکا در بازگرداندن آنها نبوده است بلکه فقط یک هدیه بوده است که قابل تأمل است اگر اعلام رسمی شود که این هدیه، «قلابی» و «تقلبی» است چه کسانی از آن آسیب می بینند.

از طرف دیگر اگر به قول محمدعلی نجفی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و مدیرانش این جام شیردال را باید به نشانه «حسن نیت جریان فرهنگی ایران و آمریکا» پذیرفت، پس حرف از قانون‌های بین‌المللی در بازگشت اشیای عتیقه و تاریخی به کشور مبدأ چه جایگاهی دارد؟ بالاخره آمریکا بعد از گذشت یک دهه به قانون احترام گذاشته و شیردال را به ایران بازگردانده یا به نشانه حسن نیت یک شیء تقلبی به ما داده است؟


ایران


سابقه آمریکا در بازگرداندن اشیای تاریخی، کاملاً مشخص است اگر بنا به حسن نیت جریان فرهنگی ایران و آمریکا بود اشیای تاریخی که اصالت مشخص دارد و در اختیار دانشگاه شیکاگو است و از سویی آمریکا آنها را به امانت برده است و ایران سال‌ها درگیر دادگاه‌های آمریکا برای بازگرداندن آنهاست باید برگردانده می‌شد.

آمریکا هیچ‌گاه شیء تاریخی با شناسنامه‌ را به کشوری برنگردانده به طوری که 18 روز قبل از دادن شیردال به ایرانی‌ها آفتابه رومی که قلابی بوده را به افغانستان هدیه داده است.

اقتدار و صلابت ایران و ایرانی تنها در حرف و سخن نباید باشد بلکه در عمل باید ثابت شود که به بازی گرفتن حرمت ملت توسط سایر کشورها عواقبی دارد. آمریکا شیردال تقلی را به ایران می‌دهد و مسئولان با عزت و احترام و حتی یک گام جلوتر از خود آمریکایی‌ها در قالب عناوینی چون «حسن نیت» این شیء قلابی را در موزه ملی ایران نگهداری می‌کنند در حالی که یک سال پیش مسئولان وقت میراث فرهنگی وعده دادند با تشکیل کمیته‌ای اصالت این شیء را بررسی می‌کنند.

شیئی که کارشناسان و باستان‌شناسان داخلی و خارجی اذعان دارند در نگاه اولیه قابل تشخیص است که تقلبی است یک سال و 2 ماه است که در موزه ملی در انتظار تعیین اصالت است.

 سلطانی فر


سلطانی فر: هنوز که هیچ کسی نتوانسته بگوید شیردال، اصلی است یا جعلی

مسعود سلطانی‌فر، معاون رئیس‌جمهور و رئیس فعلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری فارس درباره آخرین وضعیت بررسی ‌ها از اصالت شیردال توسط باستان شناسان ایرانی می‌گوید: در زمان دکتر نجفی که این اقدام انجام شد نفس کار، حسن نیت طرف خارجی بود که خیلی مهم بود و هنوز که کسی نتوانسته بگوید که این شیء، اصلی است و جعلی.

وی در پاسخ به اینکه آیا تعیین اصالت این شیء، این قدر پیچیده است که بیش از یک سال به طول انجامیده نیز می گوید: یک گروه کار کارشناسی انجام داده اند و حالا یک گروه دیگر دارند روی آن کار می کنند.

معاون رئیس جمهور درباره زمان اعلام نهایی اصالت یا عدم اصالت این شیء هم به خبرگزاری فارس اعلام می کند: زمان آن هنوز مشخص نیست.

با این اوصاف اگر اصالت یا عدم اصالت این جام شیردال به اعتقاد میراث فرهنگی در حرکت نمادین آمریکایی‌ها نقشی ندارد، جای این جام تقلبی فعلا بهتر است در میان هدایایی که به رئیس‌جمهور کشورمان در سفرهای مختلف اهدا می‌شود باشد تا اصالت سایر اشیای موزه ملی ایران را لکه‌دار نکند و در نهایت نیز باید برای حفظ حرمت و حقوق ایرانیان و اعتراض به رفتار توهین‌آمیز آمریکایی‌ها این جام تقلبی به آمریکا برگردانده شود زیرا تعامل فرهنگی و حسن نیتی که نشانه رد و بدل شده آن بین دو کشور، شیئی تقلبی باشد فرجام آن نیز واضح و مبرهن است.



  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


عبدالله گنجی




به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از  گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس « عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «جوان» نوشت:

شاید نوشتن این وجیزه در این روزها قدری غیرمنتظره و بی‌مناسبت جلوه نماید، چرا که از اصلی‌ترین مناسبت دانشجویی سال یعنی 16 آذر عبور کرده‌ایم. اگرچه روز 16 دی‌ماه نیز که «روز شهدای دانشجو» نام دارد در پیش است و مجلس نیز این نامگذاری را تصویب کرده است. احتمالاً نوشتن این مطلب در روز 16 آذر یا حوالی آن موجب برداشت‌‌های  ناصحیح از اصل موضوع می‌شد. لذا با قدری فاصله از آن روز و در فضای آرام دانشجویی که هدف از نگارش، تأثیرگذاری بر آن روز خاص برداشت نمی‌شود، این موضوع را بهتر می‌توان به رشته تحریر در‌آورد. و اما بعد ...

سؤال اساسی که دولت اعتدال باید در حوزه دانشجویی برای آن پاسخ دقیق و منطقی بیاید، این است که آیا امکان تحقق و شکل‌گیری تشکل یا جریان دانشجویی با خصایص اعتدال و مدارا در دانشگاه وجود دارد؟ آیا دولت می‌تواند به این امید ببندد که دانشجویانی در دانشگاه یافت شوند که ضمن سیاست‌ورزی، حامی دولت اعتدال باشند؟ آیا عملکرد موجه و مثبت دولت نیز قادر به تولید چنین نیروی سیاسی در دانشگاه خواهد شد؟

انگیزه نگارنده برای نوشتن این موضوع زمانی بیشتر شد که مجریان برنامه ریاست محترم جمهور در روز 16 آذر، فضا را دوقطبی اصلاح‌طلب – اصولگرا می‌دیدند که از یک سو به معنی این بود که قطب سومی به نام اعتدال وجود ندارد و از سوی دیگر با حذف تشکل‌‌های  دانشجویی غیراصلاح‌طلب از مراسم (به جز یک گروه)، خواستند خود را در جایگاه اعتدال نمایش دهند و در قبال وجود یک گروه دانشجویی اصلاح‌طلب، فقط به یک گروه از طیف مقابل اجازه صحبت دادند. این اشتباه نگرشی اطرافیان رئیس جمهور که توأم با خامی بود، واجد نقد جدی است. اینکه دولت اصرار دارد تشکل‌‌های  دانشجویی را همسو و در تراز دو جریان سیاسی کشور ببیند، ناشی از عدم شناخت دقیق فضای دانشجویی است.

نگارنده به جهت 20 سال فعالیت سیاسی در تشکل‌‌های  دانشجویی و مطالعه برگ، برگ تحولات دانشجویی هفتاد‌و‌چند ساله کشور، هیچ ردی از جریان دانشجویی معتدل در کشور ندیده‌ام. ممکن است یک دانشجو دارای خصایص فردی آرام و معتدل باشد اما توقع رفتار اعتدالی سیاسی از دانشجویی که به تشکل‌‌های  سیاسی پیوسته است، توقعی بی‌جا و امری نشدنی است. رادیکالیسم دانشجویی که برای رفتارها و محیط‌‌های  دانشجویی امری پذیرفته شده است، الزاماً از زاویه سیاسی به قطب‌بندی قدرت و دانشجو برنمی‌گردد و مشروع یا نامشروع بودن حاکمان در آن تأثیری ندارد، بلکه خصیصه‌ای است روانی- شخصیتی که خاص این سنین، سیالیت، کم‌تجربگی، هیجان‌طلبی، عدالت‌خواهی و آرمانگرایی است.

همه این خصایص بر دو عنصر دیگر سوار است که عبارتند از دوری از قدرت و ثروت. دوری از قدرت و ثروت محافظه‌کاری را دفع و عنصر دانشجو را تا مرز پرداخت هزینه به پیش می‌برد. برای اثبات این موضوع که امکان تحقق «جریان دانشجویی اعتدال» وجود ندارد، ذکر دو نمونه تاریخی خالی از لطف نیست. همه می‌دانند که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) شاخه دانشجویی نهضت آزادی ایران بود که در اردیبهشت 1340 و در غیاب جبهه ملی پدیدار شد. مشی مرحوم بازرگان و سحابی و دیگر دوستانشان مشی اعتدالی بود. اگرچه به حکومت پهلوی نقد داشتند اما مشی مبارزاتی آنان اصلاح‌طلبانه و اعتدالی بود، خشونت را تجویز نمی‌کردند و درصدد سرنگونی رژیم نبودند بلکه بر همان قاعده معروف «شاه سلطنت کند، نه حکومت» به پیش می‌رفتند. اما شاخصه دانشجویی آنان حوصله این مشی مبارزاتی را نداشت.

بنابراین از سال 1344 از اسلاف خود فاصله گرفتند و کم‌کم دست به اسلحه بردند و حتی افرادی از درون خود که مارکسیسم را الگوی مبارزه نمی‌دانستند، به شکل خونین تصفیه کردند... مورد دوم دفتر تحکیم وحدت است که در دهه اول انقلاب بر امام، ولایت فقیه، استکبار‌ستیزی، حمایت از جنبش‌های آزادیبخش و مستضعف‌نوازی تأکید می‌کرد اما کم‌کم همه هم و غم خود را بر مبارزه با دولت هاشمی متمرکز کرد. بعد از آن به کاروان حامیان خاتمی پیوست و از سال 1380 با نهضت آزادی و حزب مشارکت پیوند خورد و «عبور از خاتمی» را کلید زد. در مرداد 1381 شورای عمومی آن رأی به خروج از جبهه دوم خرداد داد و مسئله آنان بر «نفی استبداد دینی» و «دموکراسی‌خواهی» متمرکز شد. «نقد حاکمیت» را به «نفی حاکمیت» مبدل کردند و به در و دیوارهای نظام کوبیده شدند و شورای مرکزی هم به صورت جمعی در امریکا مستقر شد. خاتمی را که در به قدرت رساندنش نقش داشتند به دلیل عدم عبور از نظام به سخره گرفتند و در 16 آذر 1383 دهان به فحاشی علیه وی گشودند و نهایتاً به انشقاق و پایان راه رسیدند. بنابراین ممکن است جریان اعتدال در ابتدا بتواند به «نهادسازی اولیه دانشجویی» همت گمارد اما دانشجو در عرصه سیاسی محافظه‌کار نیست. اعتدال نیز به نوعی با محافظه‌کاری هم‌خوابه است و این خصیصه نه شایسته یک جوان دانشجو است و نه با خلقیات او سازگار است. علاوه بر آن تجربه بعد از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که ممکن است یک تشکل یا جریان دانشجویی کلیت نظام را پذیرفته باشد اما در نگاه مطالبه‌گر و نقادانه خود حاکمیت را «تجزیه شده» می‌بیند. بنابراین در طول 35 سال گذشته هیچ تشکل دانشجویی همراه دولت نبوده است. این عدم همراهی الزاماً به عملکرد مثبت و منفی دولت‌ها برنمی‌گردد بلکه جوان دانشجو همیشه پشت‌پرده‌ای رازآلوده از قدرت در ذهن می‌پروراند و با سوءظن قدرت را تحلیل می‌کند. بنابراین از اکثریت خاکستری دانشجویان که بگذریم، در حوزه سیاسی، دانشجویان در قطب‌های گفتمانی قرار می‌گیرند و هر گفتمانی که رادیکال‌تر باشد از جذابیت بیشتری برخوردار است. با این توصیف دولت اعتدال از نظر سیاسی در کجای جریان دانشجویی فرود می‌آید؟ ممکن است تجدیدنظرطلبان یا اصلاح‌طلبان بعد از پنچری چند‌ساله تشکل‌های همسو، بتوانند در سایه دولت روحانی به ترمیم موقعیت بپردازند اما مبتنی بر تجربه‌ای که ذکر شد، جریان دانشجویی همسو با آنان در درون نظام مشی نخواهد کرد. اگر میانسالان اصلاح‌طلب را رادیکال بنامیم که همه ابعاد نظام جمهوری اسلامی را در «دموکراسی‌خواهی» خلاصه کرده‌اند باید جوانان این طیف را صدها قدم جلوتر و رادیکال‌تر ببینیم. بنابراین قرار گرفتن تخم‌مرغ‌های اعتدال در سبد تجدیدنظرطلبان ممکن است امکان‌پذیر باشد اما دیری نخواهد پایید که یک گروه دانشجویی اپوزیسیون به ریش دولت بسته و این آش نخورده با دهانی سوخته در تاریخ ثبت خواهد شد.

طیف دانشجویی مقابل تجدیدنظرطلبان و دموکراسی‌خواهان که جریان دانشجویی مذهبی است نیز از خصیصه رادیکالیسم برخوردار است اما چون به فصل الخطاب در نظام باور دارند و بعضاً به تکیه‌گاه‌های مطمئن تکیه کرده‌اند به «نفی حاکمیت» روی نخواهند ‌آورد. مواجهه‌ شکلی آنان با اجزای نظام ممکن است همانند طیف مقابل باشد. یعنی دولت، مجلس و... را از لب تیغ بی‌رحمانه نقد بگذرانند که نمونه‌های آن همایش‌های دلواپسان بود اما از خطوط کلی نظام عبور نمی‌نمایند و به امریکا مهاجرت نمی‌کنند. آنان زندانی شدن برای نظام (نه علیه نظام) را نوعی ارزش تلقی می‌کنند. بنابراین دولت اعتدال که اکنون از حوزه جوانی و دانشجویی کشور منقطع است، می‌تواند به این طیف نزدیک شود چرا که این جماعت از نظام عبور نخواهند کرد. شرط آن این است که دولت، حوزه سیاسی دانشگاه را برای انقلاب اسلامی بخواهد و از عبوس شدن تجدیدنظرطلبان، مشروطه‌خواهان، جمهوری‌خواهان، دموکراسی‌خواهان، روشنفکران بی‌مسئولیت و مهاجرین به غرب دل‌نگران نشود.

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان



شلمچه



به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از  خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به منطقه عمومی رزمایش «محمد رسول‌الله(ص)» ارتش، همزمان با سومین روز برپایی این رزمایش 3 فروند موشک بومی پدافند هوایی «شلمچه» از سامانه مرصاد توانست هواپیمای بدون سرنشین با سطح مقطع راداری بسیار کم را پس کشف و شناسایی، مورد هدف قرار داد.

این برای اولین بار است که سامانه مرصاد با استفاده از موشک شلمچه اقدام به انجام چنین عملیاتی می‌کند.

امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) نیز در حاشیه این رزمایش در گفت‌وگو با خبرنگار فارس، اظهار داشت: اگرچه موشک شلمچه به لحاظ ظاهری شبیه به موشک هاگ است اما نسبت به آن از برتری‌های ویژه‌ای برخوردار است.

اسماعیلی گفت: ما در این حوزه از سامانه‌های کاملاً‌ بومی استفاده می‌کنیم و نیازی به موشک هاگ نداریم.

وی خاطرنشان کرد: پهپادی که در این مأموریت مورد هدف قرار گرفت سطح مقطع راداری بسیار کمی داشت و سامانه‌های عمل کننده از جهت ورود آن نیز مطلع نبودند.

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی افزود: ما امروز هیچ نقطه گلوگاهی نداریم و این سامانه نیز برای اولین بار بود که در این رزمایش مورد تست و ارزیابی قرار گرفت.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر همین سامانه موشکی بر روی برخی هواپیماهایی که قصد نزدیکی به منطقه رزمایش را داشتند قفل کرد و آنها مجبور به ترک منطقه شدند که این هم برای ایمنی آنها خوب است و هم نشان می‌دهد ما با کسی شوخی نداریم.

وی در پایان تصریح کرد: سامانه مرصاد قبلا فقط موشک هاگ را شلیک می‌کرده که با تلاش متخصصان داخلی از این پس این سامانه قابلیت شلیک موشک شلمچه را نیز دارد.

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


9 دی



 به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان ؛  حجت‎الاسلام احمدرضا احمدی امروز در گفت‎وگو با خبرنگار فارس در گرگان با اشاره به خلق حماسه بی‌نظیر مردم ایران اسلامی در چنین روزی در سال 88 اظهار کرد: برای گرامیداشت و تجلیل این حرکت بزرگ و تاریخی ملت همیشه قهرمان ایران ستاد بزرگداشت این روز در سطح استان با برگزاری چندین جلسه بین دستگاه‎های عضو ستاد، برنامه‎ریزی و پیش‎بینی تدابیر لازم برنامه‎هایی را به مناسبت این روز در استان گلستان ارائه کرده است.

وی با تاکید بر همکاری و همیاری مسئولانه و ولایت‌مدارانه دستگاه‎های عضو ستاد افزود: از میان برنامه‎های ارائه شده بیش از 200 برنامه فرهنگی و دینی انتخاب و تدابیر لازم برای اجرای با شکوه آن تدارک دیده شده است که انشاالله با حضور مردم شریف و ولایتمدار استان گلستان اجرا خواهد شد و بار دیگر این نکته به اثبات خواهد رسید که مردم مومن و انقلابی این استان در حراست از ارزش‎ها و بزرگداشت حماسه‎های عظیم ملت همیشه در صحنه‌اند.

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان با اشاره به محتوای برنامه‎های ارائه شده از سوی دستگاه‎ها و نهادهای مختلف خاطرنشان کرد: برنامه متمرکز فرهنگی، نشست‌های بصیرتی، همایش‎های تبیینی، برپایی نمایشگاه‎ها و رونمایی آثارهنری، شب شعر، محافل نورانی قرآن و ادعیه و چندین برنامه متنوع دیگر از جمله برنامه‎های تدارک دیده شده برای بزرگداشت حماسه بزرگ مردم در 9 دی‌ماه است.

احمدی با تاکید بر نگاه و رصد حضور مردم مومن و انقلابی ایران در بزرگداشت این حماسه گفت: آنچه خروجی و پیشانی همه این برنامه‎ها و مراسمات خواهد بود تجمع بزرگ مردم مومن سراسر استان گلستان در یکایک شهرها و روستاها خواهد بود که قطعا می‎تواند ضمن نواختن مشتی کوبنده بر دهان بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بار دیگر تجدید بیعتی باشد با شهدا و امام شهدا و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که قاطعانه و مدبرانه سکاندار بزرگترین انقلاب دنیا و جریان زمینه ساز حکومت عدل موعود هستند.

رئیس ستاد بزرگداشت حماسه نهم دی استان گلستان با اعلام زمان و مکان مراسم متمرکز استانی افزود: در روز سه‌شنبه 9 دی‎ماه سال 93 به لطف خدا مراسم بزرگداشت سالگرد حماسه نهم دی‌ماه در مرکز استان و در مسجد جامع گرگان برگزار خواهد شد.

وی از سخنرانی مهمان ویژه‎ای در این مراسم خبر داد و خاطرنشان کرد: حجت‎الاسلام شیرازی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس کشور مهمان و سخنران ویژه این مراسم خواهد بود که انشاالله با حضور پرشکوه مردم مومن و مسلمان استان برگزار خواهد شد.

احمدی بزرگداشت ایام‌الله را یک وظیفه ملی دانست و در ادامه گفت: مردم همیشه بیدار و بصیر استان گلستان همواره نشان داده‌اند همه با هم، از هر قوم و نژاد و مذهبی که باشند در صحنه‎های دفاع از ارزش‎ها و بزرگداشت رشادت‎های مردمان این سرزمین پرفروغ خواهند درخشید و چشم دشمنان انقلاب را کور خواهند کرد.

گفتنی است مراسم‌های مشابهی در مساجد جامع شهرستان‎ها در همین ساعت و با حضور سخنرانان برجسته و برنامه‎های فرهنگی جانبی برگزار خواهد شد.

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان

 

سلیمی نمین


به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان  ، عباس سلیمی نمین در نامه‌‌ای به آیت‌الله محمد خامنه‌ای نسبت به اظهارات اخیر وی که در یک نشریه منتشر شده است، واکنش نشان داد.


سلیمی نمین در نامه خود می‌نویسد:

بعد از سلام، اجازه می‌خواهم قبل از هر چیز تعجب خویش را از ادبیات سیاسی به کار گرفته شده در مصاحبه اخیرتان، ابراز دارم. حضرت‌عالی بعد از مورد عتاب امام(ره) قرار گرفتن امضا کنندگان نامه معروف به هشت‌نفره به‌حق ترجیح دادید توانمندی‌های خود را در عرصه فعالیت‌های علمی بیازمایید.

خوشبختانه در این وادی خوش درخشیدید و امروز به‌عنوان یکی از صاحب‌نظران برجسته حقوق بشر اسلامی و فلسفه، سرمایه‌‌ای برای این دیار محسوب می‌شوید.

آن‌چه در این میان قابل هضم نیست تکرار اشتباه گذشته در رویکرد به امور سیاسی بعد از نزدیک به سه دهه است.

جناب‌عالی خطای سیاسی خود و هفت تن دیگر از نمایندگان مجلس را ــ که در صورت مهار نشدن توسط حضرت امام(ره) می‌توانست بحران ایجاد شده در آمریکا را بعد از برملا شدن سفر مخفیانه مشاور امنیت ملی ریگان به تهران، به ایران منتقل سازد ــ این‌گونه تبیین می‌کنید: «این 8 نفر که با وجود ابراز غیرت ملی و اسلامی و انجام وظیفه در قالب قانون اساسی و قوانین دیگر، برای کار درستی که انجام داده بودند محکوم می‌شدند و شخص خاطی که دستش را برخلاف قانون پنهانی در دست دشمن گذاشته بود از خطر مجازات فرار می‌کرد.» (مرز عبور، شماره 7 آذر 93، ص34، ستون دوم)

در این فراز جناب‌عالی با اصرار بر خطای خویش، تدبیر امام(ره) را مغایر قانون و اصول می‌خوانید. البته این تأکید بر درستی کار خود در چند جمله دیگر نیز آمده است: «من به او آرامش دادم و گفتم ما کار درستی کرده‌ایم».

اما در عین حال آن‌جا که می‌خواهید جمع‌آوری امضا برای این نامه بحران‌زا برای کشور را به دیگران نسبت دهید به خطای خود اذعان می‌کنید: «من شخصاً‌ طبق وظیفه خودم نامه‌ای با طرح یک سؤال کلی به وزیر خارجه نوشتم. دو نفر از دوستان هم مایل به امضا شدند.

این موضوع باعث دستپاچگی رئیس مجلس و باند او شده بودند (بود) و با مشورت کسانی در جماران و دولت، توطئه‌ای کردند و سؤالاتی که امام(ره) را عصبانی و ناراحت می‌کردند تهیه و به‌زور و اصرار برای امضا به دست افرادی داده بودند که به هشت نفر معروف شدند. پیش من هم آوردند. من قبول نکردم که آن را امضا کنم ولی خیلی اصرار کردند که شما فقط یک امضا دارید اینجا 7 امضا هست همه را یک کاسه بکنید بهتر است، از دو نفر دیگر هم امضا گرفته بودند.

من در آن شدت ناراحتی که از آن موضوع داشتم (که در واقع افتضاح ایران بود نه آمریکا ولی آن را وارونه جلوه دادند) قهراً امضا کردم و به دام آنها افتادم. شیاطین بلافاصله آن را به‌ضمیمه پیش‌فرض‌های دیگری، در موقع حساسی به امام(ره) دادند و حضرت امام(ره) را با این روش عصبانی کردند و امام(ره) هم در یک سخنرانی به امضا کنندگان حمله شدید کردند و کار آنها را بدتر از کار اسرائیل دانستند.» (همان، ص33)

از این فراز این‌گونه استنباط می‌شود که اولاً‌ شما قصد نداشتید با طرح سؤالات جزئی بحران سیاسی‌ای را که کاخ سفید در آن گرفتار آمده بود به ایران منتقل سازید. در ثانی طراح سؤالات مسئله‌دار مخالفان شما بودند.

ثالثاً‌ در عین حال معتقد بودید علنی شدن سفر مک‌فارلین، به‌غلط در آمریکا بحران ساخته بود و باید موجب افتضاح ایران می‌شد. رابعاً شما در دام کید دشمنانتان افتادید که نامه‌ای حاوی سؤالات خلاف مصالح ملی را امضا کردید. خامساً‌ ناراحتی امام(ره) از سؤالاتی بود که شما به آنها اعتقاد نداشته‌اید.

بنابراین امام(ره) کار آن تیم توطئه‌کننده (احتمالاً‌ اقای هاشمی، موسوی و مرحوم احمدآقا) را که شما در دام آن افتادید، بدتر از کار اسرائیل خواندند.

حال با این تفاسیر آیا خواننده مصاحبه شما حق ندارد خود را گرفتار تناقضاتی در هم تنیده ببیند؟ از یک سو امضای آن نامه را ناشی از غیرت ملی می‌دانید و از دیگر سو ناشی از فریب‌خوردگی. در جایی واکنش امام(ره) را به نامه قابل سرزنش می‌دانید و می‌گویید: «شنیدم بعدها افراد محترم از حوزه و از بازار تهران به امام(ره) اعتراض کرده بودند و ایشان قول داده بود جبران کند» (همان، ص34) از سوی دیگر واکنش امام(ره) را در خود نامه پرمسئله‌ای می‌دانید که توطئه‌کنندگان آن‌ را تدوین کرده بودند و ... .

تصور نمی‌کنید این تناقضات زمانی رخ می‌نمایند که حتی بعد از سه دهه نمی‌خواهید خطای خود را بپذیرید زیرا چه دیگران توطئه‌ کرده باشند و شما در دام آنان افتاده باشید و چه خود به‌دلیل عدم تشخیص سیاسی درست دست به اقدامی زده باشید که در صورت متوقف نشدن آن می‌توانست بحران سیاسی را از آمریکا به ایران منتقل سازد، در هر صورت مرتکب خطا شده بودید. توصیه می‌کنم مصاحبه جناب حجت‌الاسلام و المسلمین حسینی سیرجانی (یکی دیگر از امضا کنندگان دیگر آن نامه) را که در پی گفت‌وگوی شما آمده است بخوانید.

خوشبختانه ایشان صادقانه‌تر با یک خطا مواجه می‌شوند: «با تعداد زیادی از دوستان نشستیم صحبت کردیم، خدا رحمت کند با مرحوم زواره‌ای نشستیم صحبت و بحث کردیم که چه کنیم... یادم هست که روزهای آخر خدمت آیت‌الله محمد خامنه‌ای رسیدم و به ایشان گفتم که انصافاً‌ نگرانم، اصل نظام، شرکت‌های آمریکایی و جنگی که آمریکا راه انداخته است.

اگر کسی از دوستان نمی‌خواهد همکاری و امضا کند خودم تنهایی می‌خواهم سؤال را مطرح کنم. آیت‌الله خامنه‌ای هم فرمودند که نه امضا می‌کنیم و ما هم نگران و حساسیم... امضای اول فکر می‌کنم بیش از 12 تا بود... بعضی از دوستانی که آن زمان به‌عنوان دوستان در جناح راست مطرح بودند اصلاً ورود به قضیه را مصلحت نمی‌دانستند.

یادم هست خدمت آقای دکتر اسرافیلیان که رفتم، هشتمین امضا را از ایشان گرفتم. خودم هم بالا رفتم و سؤال را تحویل آقای کروبی دادم، ایشان داشت به‌عنوان نائب‌رئیس جلسه را اداره می‌کرد» (همان، ص36)
براساس این روایت اگر قرار باشد جناب‌عالی و سایر عزیزان امضا کننده نامه را در دام افتاده جریانی بدانیم، آن جریان ارتباط چندانی با آقای هاشمی رفسنجانی نمی‌توانسته داشته باشد بلکه محتملاً ‌خط دهندگان به آنان افراد مرتبط با حزب زحمتکشان همچون آقای زواره‌ای بوده‌اند. کسانی که در تاریخ معاصر نقش مظفر بقایی را رصد کرده‌اند به‌خوبی می‌دانند که وی چگونه در مقاطع حساس به‌نفع آمریکا عمل کرده است.

اما جناب آقای سیدمحمد خامنه‌‌ای، باید گفت تحلیل‌های سیاسی شما بسیار غیرمنصفانه‌تر از تلاش برای توجیه خطاهای‌تان است.

آن‌جا که می‌گویید: «آقای منتظری شخصاً دست دوستی با آمریکا نمی‌داد ولی در اطراف او کسانی بودند که با ساواک سابقه همکاری داشتند و به آمریکا ندای همکاری داده بودند... مک‌فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می‌دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به‌تصور آنها از طرف امام(ره) مطرود و منزوی و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف مقابل آمریکا باقی بمانند... سیدمهدی هاشمی هم سرش را بر سر این قمار از دست داد و توسط گروه رقیب به محاکمه و اعدام سپرده شد.» (همان، ص32)

اکنون اگر کسی از شما سؤال کند: براساس کدام دلیل و سند ادعا می‌کنید آقای هاشمی زمینه اعدام مهدی هاشمی را فراهم ساخت چه پاسخی خواهید داد؟ این مطلب علاوه بر جعل تاریخ، تکرار ادعای بی‌اساس گروه مهدی هاشمی است.

در خاطرات تنظیم شده به نام آیت‌الله منتظری همین ادعای خلاف واقع را می‌توان خواند: «البته افشای قضیه مک‌فارلین هم در مجله الشراع لبنان که به‌وسیله سیدمهدی انجام شد در تشدید این قضایا نقش داشت... آقایان با علم کردن این مسائل می‌خواستند به طرف‌های آمریکایی خود بفهمانند که ما با طرفداران صدور انقلاب ــ به‌قول آمریکایی‌ها تروریسم ــ و با مخالفان این مذاکرات و افشا کنندگان آن برخورد کرده‌ایم؛ در همان زمان بسیاری از تلکس‌هایی که روی تلکس منزل ما می‌آمد از این امور حکایت می‌کرد.» (خاطرات، صفحات 9-608)

این داستان پردازی جریان مهدی هاشمی با هدف پنهان داشتن بیست و اندی فقره قتلی بود که صورت داده بودند. در حالی که امام(ره) با قاطعیت جنایات جریان مهدی هاشمی را پیگیری می‌کردند همه قرائن و شواهد دلالت بر آن دارد که جناب آقای هاشمی رفسنجانی با این عزم رهبری همراهی نداشتند.

برای نمونه وزیر اطلاعات وقت در خاطرات خود فشار وارده برای رهایی مهدی هاشمی را این‌گونه توصیف می‌کند: «آقای منتظری جوری با من صحبت کرد که من بریدم. حالا شما خیلی فشار نیاورید. در پاسخ عرض کردم که: «ایشان از اول هم بریده بود» زیرا از ابتدا، با برخورد با جریان مهدی هاشمی مخالف بود... هنگامی که دیدم ایشان خیلی اصرار می‌کند، عرض کردم: «چرا از من می‌خواهید کوتاه بیایم؟ به امام(ره) بگویید، من هرچه امام(ره) بفرمایند عمل می‌کنم»». (سنجه انصاف، محمدی ری‌شهری، صفحات 7-196) آقای هاشمی نیز در فرازهای مختلف خاطرات خویش این مطلب را نفی نمی‌کند: «ما گفتیم ممکن است تعقیب قضیه، به افراد نزدیک بیت آیت‌الله منتظری منجر شود.

پیشنهاد کردیم که کوتاه بیاییم.» (اوج دفاع، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1365، ص289) یا در حالی که امام(ره) دستور مؤکد بر پیگیری 27 فقره قتل و تخلفات عدیده مهدی هاشمی داده بودند جناب آقای رفسنجانی به‌دنبال دادن پست حساسی چون سفارت به وی بوده است: «پنجشنبه 11 اردیبهشت 1365... سید مهدی هاشمی آمد، از خودش دفاع کرد و داشتن گروه مخفی و اسلحه و تندروی و پخش اعلامیه علیه بعضی از مسئولان را تکذیب کرد. گفتم به‌خاطر حفظ اعتبار آیت‌الله منتظری باید جنبه اثباتی قضیه درست شود، پیشنهاد کرده‌ام که به‌عنوان سفیر به خارج برود؛ او این را تبعید تلقی می‌کند.» (همان، ص86)

یکی از ایرادات جدی به جناب آقای هاشمی رفسنجانی همین تلاش ایشان برای رهانیدن سیدمهدی از مجازات است. این رویکرد که ناشی از قائل به حریم امن بودن برای شخصیت‌ها و فراتر از قوانین دانستن آنان بود در نهایت حتی منجر به تهدید جناب آقای ری‌شهری می‌شود: «روزی آقای هاشمی رفسنجانی از باب خیرخواهی به این‌جانب گفت: چه‌بسا امشب، امام(ره) از دنیا برود و فردا آقای منتظری رهبر باشد؛ در آن صورت، تو نمی‌توانی در داخل ایران زندگی کنی. بنابراین، مصلحت نیست موضوع مهدی هاشمی را این‌طور دنبال کنی...» (سنجه انصاف، محمدی ری‌شهری، سال 1386، ص36»

جناب استاد خامنه‌ای، جناب‌عالی به‌دلیل دور بودن از مسائل سیاسی حتی ترتیب رخدادها را از یاد برده‌اید. سفر مک‌فارلین در چهارم خرداد 65 صورت می‌گیرد در حالی‌که خبر این رخداد به‌فاصله چند ماه آن‌هم با اهدافی کاملاً‌ متفاوت از آن‌چه شما بیان داشته‌اید توسط گروه مهدی هاشمی در لبنان منتشر می‌شود.

جهت اطلاع شما به‌محض ورود مشاور رئیس‌جمهور آمریکا به تهران، امام(ره) و سایر سران قوا در جریان موضوع قرار می‌گیرند.

بلافاصله حضرت امام(ره) هر نوع تماس سران قوا را با وی ممنوع اعلام می‌کنند. صرفاً اجازه می‌دهند برخی کارشناسان با این هیئتی که ماهیتش برای سران به‌جز آقای هاشمی رفسنجانی مشخص نیست مذاکره و کم و ‌کیف اهداف سفر آنها ‌را روشن کنند.

همان‌گونه که در گزارش «تاور» نیز آمده است این هیئت آمریکایی، تحقیر شده ایران را ترک می‌کند. از طرف دیگر، رهبری انقلاب برخی علائم صادره از داخل را که موجب خوشبینی آمریکایی‌ها شده بود با تدبیر و قاطعیت به‌گونه‌ای مهار کردند که در صورت علنی شدن خبر سفر، تبدیل به یک افتضاح سیاسی برای آمریکا شود.

بنابراین به‌خلاف تصویری که شما از امام(ره) ارائه می‌دهید هرگز برخی تمایلات غیرمنطبق با آرمان‌های انقلاب اسلامی حتی در بالاترین سطوح مدیریتی کشور نمی‌توانست تأثیری در امام(ره) بگذارد. آقای هاشمی رفسنجانی و برخی از دوستانشان تصور می‌نمودند که اگر آمریکا نرمشی ظاهری نشان دهد و هیئتی را در این سطح به تهران گسیل دارد امام(ره) در برابر عمل انجام شده قرار خواهد گرفت و از موضع اصولی خود عدول خواهد نمود اما دیدیم که چنین امری محقق نشد و هیئت آمریکایی با افتضاح ایران را ترک کرد.

همان‌گونه که اشاره شد جریان ناسالم مهدی هاشمی با انتشار این خبر در آبان‌ماه تلاش داشت تا انقلاب اسلامی را منحرف شده از آرمان‌هایش معرفی کند.
در واقع ارتباطات سیدمهدی با ساواک قبل از انقلاب که آقای منتظری نیز بر آن اذعان دارد در بعد از انقلاب در مسیر تخریب بعد از تأثیرگذاری نهضت اسلامی میان ملت‌ها قرار می‌گیرد. این جریان پرمسئله ــ که بعد از انقلاب نمی‌توانست با سرویس‌هایی که ساواک را هدایت می‌کردند بی‌ارتباط بوده باشد ــ می‌خواست به طرفداران انقلاب اسلامی در جهان این‌گونه وانمود کند که نظام پشت‌پرده با آمریکا ساخته و چیزی از آرمان‌های انقلاب باقی نمانده است.

لذا بعد از انتشار این خبر توسط سیدمهدی در لبنان، بلافاصله امام(ره) به آقای هاشمی دستور دادند موضوع را به اطلاع مردم برساند: «در مراسم 13 آبان مقابل مجلس، سخنرانی مبسوطی ایراد کردم. آمدن مک‌فارلین به ایران را خوب توضیح دادم و استیصال آمریکا را تشریح کردم، نظر امام(ره) هم این بود که حقایق به مردم گفته شود.» (اوج دفاع، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1365، ص335)

بنابراین پنج ماه بعد از وقوع این رخداد و اطلاع امام(ره) و حتی مدیریت دقیق آن، جریان مهدی هاشمی اقدام به انتشار خبر در لبنان کرد. لذا این تحلیل شما، هم غلط است و هم به‌لحاظ تاریخی دقیق نیست: «سفر مک‌فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می‌دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به‌تصور آنها از طرف امام(ره) مطرود و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف معامله با آمریکا باقی بمانند.» (رمز عبور، ص32)

هدف جریان سیدمهدی از این کار صرفاً بدنام کردن انقلاب اسلامی بود والّا امام(ره) پنج ماه قبل از آن تمایلات آقای هاشمی رفسنجانی را مهار کرده بودند و با مدیریت دقیق ماجرای سفر مک‌فارلین به ایران، نه‌تنها مانع از مخدوش شدن چهره انقلاب اسلامی شدند بلکه عملاً استیصال دشمنان آن را روشن ساختند.

اکنون جای این سؤال است: آیا با این توضیحات و این‌که خودتان امضای آن نامه را در دام افتادن عنوان می‌دارید، جایی برای توجیه یک خطای سیاسی و حتی نامهربانی با تذکر پدرانه امام(ره) باقی می‌ماند؟
جناب استاد خامنه‌ای، حتی اگر بعضی شیطنت‌ها مجدداً موجب شد که در دام کسانی واقع شوید که یک بار دیگر می‌خواهند جامعه را در وضعیت دوقطبی «هاشمی و احمدی‌نژاد» قرار دهند، به‌عنوان خیرخواهی کوچک از شما استدعا دارم تقویت کننده ادبیات فاخر در عرصه سیاسی باشید، جناب‌عالی می‌توانید جریانی را به‌حق عالمانه نقد کنید.

اما استفاده از تعابیری همچون باند هاشمی، مزدوران هاشمی، خط منحوس و... شایسته یک شخصیت فرهیخته نیست. هرچند با توجه به سابقه‌ خطاهای‌تان در عرصه سیاسی هیچ دلسوزی به شما توصیه فاصله گرفتن از فعالیت‌های علمی نخواهد کرد.

یکی از مسائل تأسف برانگیز امروز جامعه ما آن است که جریاناتی با هدف تأمین منافع کوتاه‌مدت، شخصیت‌های علمی را خرج مطامع خود می‌کنند. زمانی رهبری انقلاب از شخصیتی به‌عنوان امید کشور در مسائل نظری تعریف می‌کنند اما شیطنت‌هایی این شخصیت را که می‌توانست تقویت کننده مبانی فکری همه اقشار و سلایق جامعه باشد به وادی‌ای کشاندند که علاوه بر محدود شدن در حلقه یک سلیقه سیاسی حتی تولیدات علمی وی نیز نتواند کاربردی فراگیر داشته باشد.

برخوردهای غیرعالمانه با جناب آقای هاشمی رفسنجانی نه‌تنها ضعف‌های ایشان را برای افکار عمومی روشن نمی‌سازد بلکه ممکن است نتیجه عکس عاید شود. اگر به‌حق با منیت‌های این شخصیت مخالفید و آن را خلاف مصالح کشور ارزیابی می‌کنید ابتدا لازم بود قدردانی خود را از پدری دلسوز که شما را از تبعات برخی منیت‌ها دور ساخت بروز می‌دادید.

در پایان امیدوارم از این‌که از سر دلسوزی و خیرخواهی یادآور نکاتی شدم بر من ببخشایید زیرا در نگارش این سطور هیچ‌گونه نیتی جز خیرخواهی جامعه نداشتم.

 

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان


محمدحسین نامی



 به گزارش خبرنگار جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه گلستان به نقل از باشگاه خبرنگاران، امیرسرتیپ محمدحسن نامی، جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس درباره زمینه‌های ایجاد فتنه ۸۸ و خط قرمز بودن این موضوع اظهار داشت: شخصی به نام "بروکینگز" که مسئول یکی از موسسات تحقیقاتی آمریکا بوده، بیش از ۱۳ سال تحقیق کرد که ببیند چه راهی می‌تواند جمهوری اسلامی را به سقوط بکشاند.


وی ادامه داد: بروکینگز به نتیجه رسید که برای اینکه بتوانیم جمهوری اسلامی را به چالش بکشیم سه راه بیشتر نداریم و آن به چالش کشیدن انتظار فرج، خط عاشورا و جایگاه ولایت بوده و ماموریت فتنه ۸۸ هم همین سه مورد بود که دقیقا از ۹ ماه قبل از فتنه ۸۸ برای آن برنامه ریزی شد.


جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با اشاره به اینکه نباید از فتنه‌گران غافل شویم، خاطرنشان کرد: ما ملتی آگاه و رهبری روشنگر داریم و اطمینان داریم راه امام(ره) و خط عاشورا پاینده خواهد بود.

 

  • روابط عمومی جاد دانشگاه جامع گلستان